زنده ماندن کوهنورد اسکاتلندی پس از سقوط از ارتفاع 300متری
یک کوهنورد در حالی که قصد صعود به یکی از قله های کوه های اسکاتلند داشت ناگهان از ارتفاع 300 متری سقوط کرد که به طور معجزهآسایی زنده ماند.
یک کوهنورد اسکاتلندی پس از سقوط از ارتفاع 300 متری یک کوه به طرز معجزه آسایی زنده ماند که موجب تعجب و شگفتی پزشکان و گروه امداد شد.
کوهنورد مذکور یکشنبه قبل در حالی که قصد صعود به یکی از قله های کوه های اسکاتلند داشت ناگهان از ارتفاع 300 متری این کوه 1094 متری به پایین سقوط کرد و در حالی که همه گمان به مرگ او داشتند وی زنده ماند.
یکی از نیروهای امداد هوایی در این زمینه اظهار داشت که به دنبال کوهنورد بودیم که بطور شگفتآوری دیدیم وی روی پاهایش ایستاده و در حال خواندن نقشه راه است. همه تعجب کردیم و از او خواستیم سریعا برای مداوا آماده شود تا صدمات احتمالی شناسایی و درمان گردد که وی خیلی به این موضوع توجه نکرد و گفت که کاملا سالم است.
بدترین تجاوز قرن :
تجاوز به 114 معلول و یک نوزاد یک ساله توسط مرد سوئیسی
پرستار 54 ساله سوئیسی اعتراف کرد به 114 معلول و ناتوان طی 29 سال خدمت کاری اش تجاوز کرده است.
پلیس در ماه آوریل سال گذشته بعد از شکایت دو نفر علیه متهم وی را بازداشت کرده و روانه زندان کرد. دو قربانی معلول این ماجرا که در آسایشگاه معلولین نگهداری می شدند به والدین خود گفتند که پرستارشان از آنها سوء استفاده جنسی کرده است. پلیس منطقه برن در سوئیس تایید نمود که متهم رسما اعتراف کرده به 114 نفر از جمله یک نوزاد یک ساله تجاوز کرده است.وی همچنین به 8 مورد تلاش برای تجاوز نیز اعتراف کرده است. در بیانیه شرم آور پلیس برن آمده که متهم اعتراف کرده که در طول 29 سال از زندگی کاری اش در آسایشگاه های معلولان جسمی و ذهنی حتی به برخی از کودکان کارمندان آسایشگاه ها نیز تجاوز کرده است.
اغلب قربانیان ایم مرد جنایتکار از معلولان فیزیکی و یا ذهنی بوده که کم سن وسال ترین آنها در زمان وقوع جرم یک ساله بوده است. بر اساس مدارک موجود متهم از سال 1982 بدین سو در 8 آسایشگاه مختلف در سوئیس کار کرده که 5 آسایشگاه در منطقه برن قرار داشته وبقیه در کانتونهای دیگر سوئیس قرار دارد. نهمین آسایشگاهی که وی در آن مشغول کار بوده در آلمان قرار دارد.
کریستوفر شوئر بازپرس پرونده در کنفرانس خبری گفت صدها عکس و ویدئوی مستهجن که متهم را حین ارتکاب جرم نشان می دهد از خانه وی بدست آمده است.گفتنی است متهم یکبار در سال 2003 توسط خانواده دختری 13 ساله به اتهام سوء استفاده جنسی بازداشت شده بود اما پلیس گزارش دخترک معلول را باور نکرده و پرونده را مختومه اعلام کرده بود.این پرونده نیز بازگشایی مجدد شده است. آلن گوگنبوهل روانپزشک سوئیسی سوء استفاده جنسی از معلولان را موردی دانست که قبلا درباره آن در این کشور بحث شده و همیشه مراقبتهای لازم نیز تاکید شده است.
دزدان ناشی کلمبیایی در زندان پناه گرفتند
دو متهم به دزدی از ترس پلیس به زندان پناه بردند |
دو فرد متهم به دزدی در بوگوتا، پایتخت کلمبیا، پس از آن که برای فرار از چنگ پلیس در داخل یک زندان پناه گرفتند، گرفتار شدند.
این دو نفر پس از دزدی از یک خانه تحت تعقیب پلیس قرار گرفته بودند.
آنها سعی داشتند از طریق پشت بام خانه های مجاور از دست پلیس فرار کنند که به طور اشتباهی در زندان لاپیکوتا، یکی از بزرگ ترین زندان های کلمبیا فرود آمدند.
ورود ناخواسته این دو نفر به زندان آژیر خطر را به صدا در آورد و در نهایت آنها بازداشت شدند.
نگهبانان زندان این دو فرد را به مسوولان قضایی تحویل داده اند.
در صورت محکوم شدن این دو نفر،آنها به زندان لاپیکوتا بازخواهند گشت.
خروس جنگی مردی را در کالیفرنیا کشت
خروس بازی در کالیفرنیا طرفدارانی دارد |
ضربه یک خروس جنگی به ساق پای یک مرد در کالیفرنیا، او را از پای درآورد.
خوزه لوئیس اوشائو که در یک مسابقه غیرقانونی خروس بازی شرکت کرده بود، در اثر اصابت چاقویی که به پای یکی از خروس ها بسته شده بود، کشته شد.
آقای اوشائو که سی و پنج ساله بود، دو ساعت پس از حادثه به بیمارستان منتقل شد ولی در زمان پذیرش مرده بود.
پزشک قانونی علت مرگ را "اصابت تصادفی یک شی برنده به ساق پای راست" عنوان کرد.
معلوم نیست که تاخیر در انتقال آقای اوشائو به بیمارستان چه میزان در مرگ او نقش داشته است.
استوار مارتین کینگ، از اعضای پلیس در شهرستان تولئر در مرکز کالیفرنیا به روزنامه نگاران محلی گفته است که طی دو دهه فعالیت امنیتی هیچ گاه با چنین صحنه ای مواجه نشده است.
پلیس می گوید هنگام مراجعه به محل حادثه با لاشه خروس های کشته شده و ابزار خروس بازی مواجه شد ولی کسی در این رابطه بازداشت نشد.
گفته می شود خوزه لوئیس اوشائو دارای سابقه کیفری در رابطه با خروس بازی بوده و پیش از این در رابطه با شرکت در این مسابقات و پرورش غیرقانونی خروس جنگی جریمه شده است.
خروس بازی در آمریکا غیرقانونی است ولی در کالیفرنیا طرفداران زیادی دارد. بعضی از مالکان خروس های جنگی، برای افزایش بخت پیروزی، اشیای برنده ای را به پاهای این جانوران وصل می کنند.
مردی که مخالف ازدواج خواهرش با یک خواستگار جوان بود ، دوستش را برای کتک زدن او اجیر کرد.
به گزارش «جامجم» ، چند شب پیش مردی در غرب تهران، 2 مرد جوان را دید که با هم درگیر شده و همدیگر را کتک میزنند.
مرد رهگذر برای میانجیگری به سمت 2 مرد جوان رفت که یکی از آنها او را نیز کتک زد. مرد رهگذر نیز با پلیس تماس گرفت و ماجرا را خبر داد. ماموران کلانتری 138 جنتآباد تهران هنگامی به محل حادثه رسیدند که 2 مرد جوان همچنان یکدیگر را کتک میزدند. ماموران با پایان دادن به دعوا، یکی از آنها را که زخمی شده بود، به بیمارستان منتقل و با دستگیری جوان دیگر، تحقیق از او را آغاز کردند.
متهم به پلیس گفت: مرد مصدوم خواستگار خواهر دوستم است و هیچ اختلافی با او ندارم. چند روز پیش دوستم با من تماس گرفت و گفت خواهرش با این که به جوان خواستگار پاسخ منفی داده، ولی این جوان همچنان برای خواهر و خانوادهاش ایجاد مزاحمت میکند و آرامش را از آنها سلب کرده است. متهم اضافه کرد: دوستم خواست مقابل خانه پدریاش کشیک دهم تا بهمحض دیدن مرد مزاحم، او (دوستم) را در جریان قرار دهم.
متهم تصریح کرد: طبق خواسته دوستم، مقابل در خانهشان ایستادم و وقتی جوان خواستگار به محل آمد و زنگ در را به صدا درآورد، از او خواستم مزاحم این خانواده نشود؛ اما توجهی به حرفهایم نکرد. من هم با دوستم تماس گرفتم و حضور مرد خواستگار را خبر دادم.وی افزود: دوستم از من خواست هرطور شده مرد مزاحم را همانجا نگه دارم و وقتی خواستگار جوان متوجه شد سد راهش شدهام، با من درگیر شد و بشدت کتکش زدم. در پی اظهارات متهم جوان، ماموران از مرد مصدوم نیز بازجویی کردند.
اختلاف خواستگار با برادر دختر جوان
جوان خواستگار به پلیس گفت: من و دختر مورد علاقهام قرار بود بزودی با هم نامزد کنیم و نمیدانم مرد جوان ـ متهم ـ به چه انگیزهای مرا کتک زد و سرم را شکست. برادر دختر مورد علاقهام از ابتدا مخالفت خود را به هر طریق ممکن با این وصلت نشان میداد.
بنابر این گزارش، با تشکیل پرونده در شعبه هفتم بازپرسی دادسرای ناحیه 5 تهران، برای مرد متهم قرار قانونی صادر شد و جوانی که وی را اجیر کرده بود، برای تحقیقات به دادسرا احضار شد.
وطن
امروز : چند پسر شرور وقتی این زن آواره را دیدند با استفاده از چهره
آفتابسوخته و مردانه وی به سرقت از زنان رهگذر دست زدند. چندی پیش زن
جوانی با مراجعه به پلیس شهرری ادعا کرد در حال گذر از حوالی میدان اصلی
بوده که موتوری در چند قدمیاش نگه داشته و زنی عجیب با صدای مردانه به وی
حمله کرده و کیفش را دزدیده است.
وطن امروز: چهره خشن یک زن فراری کافی بود دزد اصلی یک باند کیفقاپی شود.
این
زن گفت: وقتی پسر جوان و زن همراه وی را دیدم، تصور کردم میخواهند آدرس
بپرسند اما وقتی زن خشن پیاده شد با قدمهای تند و عصبانیای به سمتم دوید و
با صدای دورگهای خواست کیفم را به وی بدهم. به اندازهای از هیبت وی
ترسیده بودم که هیچ مقاومتی نکردم، شاید پسر جوان میخواست کیفم را بگیرد
داد و بیداد راه میانداختم اما با دیدن خشونت این زن وحشت کردم.
پس از
این شکایت، ماموران پلیس جنوبشرق تهران در جریان کیفقاپیهای مشابه دیگری
قرار گرفتند که نشان میداد این زن، مرد و دوستانشان به سرقتهای خیابانی
زیادی دست میزنند. هیچ ردپایی از اعضای این باند در دست نبود تا اینکه
ساعت 9 صبح 20 بهمنماه سال جاری رهگذران در یکی از خیابانهای شهرری با
شنیدن فریادهای زنانهای دیدند مردی در حال دعوا کردن با زنی مرموز است و
سعی دارد کیفی را به زور بگیرد.
وقتی مردان و زنان زیادی به سمت 2 زن
عصبانی دویدند، یکی از آنان که چهره خشن و مردانهای داشت با رها کردن کیف
زنانه به سمت موتوسیکلتی که پسر جوانی آماده حرکت بود، دوید تا هر دو فرار
کنند.
همه پی بردند آن زن و مرد کیفقاپ هستند و خیلی سریع آنها را در
حلقه محاصره خود گرفتار کردند. دقایقی بعد ماموران کلانتری 172 شهرری با
شنیدن ماجرای دستگیری زن و مرد کیفقاپ خود را به محل سرقت رساندند و آنها
را دستگیر کردند.
با دستور بازپرس پرونده تیمی از ماموران پایگاه 9 پلیس
آگاهی تهران وارد عمل شد و در بازجوییها پی برد زن خشن «دریا» نام دارد و
فراری از خانه است.
این زن در بازجوییها گفت: «در زندگیام یک روز خوش
نداشتم، در اهواز زندگی میکردیم که فراری شدم و به تهران آمدم. هیچ
پناهگاهی نداشتم، تابستان بود و میتوانستم در پارکها بخوابم، صورت
آفتابسوخته و ژولیدهام موجب میشد حتی برخی پسران از من بترسند، مدتی
گدایی کردم تا پول شیشه تهیه کنم. در پارکها و میان شمشادها شیشه میکشیدم
تا اینکه «محمود» را دیدم و مقداری از وی شیشه گرفتم. این پسر میگفت چهره
مردانهام میتواند مشکلات مالیام را حل کند. وقتی چگونگیاش را پرسیدم،
ادعا کرد با دوستانش به کیفقاپی میروند و من میتوانم آنها را در زورگیری
از زنان کمک کنم. برای فرار از این شرایط و داشتن سرپناهی پذیرفتم تا
کیفقاپی کنم. محمود خواست تمرین کنم تا صدای مردانهای داشته باشم، میگفت
زنان از من خواهند ترسید. راستش را بخواهید واقعیت داشت همه زنان
میترسیدند البته جز آخری که مقاومت کرد».
وی افزود: «فقط از زنها
کیفقاپی میکردیم، آنها سریع تسلیم میشدند. از ساعت 6 تا 8 صبح که زنان
برای رفتن به سر کار و اداره خانههایشان را ترک میکردند به کمین
مینشستیم، سوار موتوسیکلت به سمت آنان رفته و من وقتی با این زنان روبهرو
میشدم چهره به چهرهشان شده و با صدای کلفتی داد میزدم که کیفش را بدهد.
اکثرا سریع تسلیم میشدند بعد با خونسردی سمت موتور میرفتم و با محمود یا
دیگر همدستانمان فرار میکردیم. آخرین بار یک زن که قویهیکل نیز بود به
جای اینکه بترسد به سمتم حمله کرد، حتی سیلیای هم به صورتم زد، بعد
رهگذرها حلقهمان کردند».
با اعترافات دریا همدست 33 سالهاش که محمود
نام دارد نیز گفت: «من و چند تن از بچهمحلهایم از مدتها پیش به خاطر
اعتیاد به شیشه دزدی میکردیم تا اینکه دریا را دیدم که دنبال خرید شیشه
بود. چهره جالبی داشت، به نظرم رسید برای سرقت از زنان هم میتوانیم از خشن
بودن صورت او استفاده کنیم هم اینکه کمتر کسی به ما شک میکند. از آن به
بعد همیشه با هم بودیم و همه پولها را برای خرید مواد مخدر استفاده
میکردیم».
با توجه به اعترافات این زن و مرد تبهکار که نشان از گستردگی
فعالیتهای مجرمانه آنها دارد، بازپرس دستور تحقیقات ویژه و بازداشت
همدستان آنها را صادر کرد